spacer

يادداشتهاي سپيد

spacer

vendredi, mars 30, 2007

رفته بود به هزارتوی هستی ِ خود ، لیک ؛ سربر نیاورده گم نمود راهش را . پس نوشت :
سراب و هستی و من ... روز ِ گند و گند دهانی و من ، تشنه لب ، سر فروبرده در گنداب . چراغ های خاموش بهتر از یاوه بافی های روشن در روز ... و نوروزها در پی ِ هم رفت و آمدی دارند و ما ، دیرسالی ست که کهنه مانده ایم .

10:31 AM

1 Commentaires :

salgasht teror bijan va yaran dar zendan gerami bad

By Anonymous Anonyme, at 21:19  

Enregistrer un commentaire



jeudi, mars 22, 2007

2:55 PM

4 Commentaires :

گویا این بیت حافظ شرح حال توست: من این حروف نوشتم چنانکه غیر ندانست / تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی . نوروزت قرین شادکامی

By Anonymous Anonyme, at 08:46  

سلام. نوروز مبارک. همین چند خط عجیب مرا به فکر فرو برد...
برایت بهترین ها را آروز می کنم.
موفق و پاینده باشی

By Anonymous Anonyme, at 10:41  

و من اما در انتظار روشن شدن دوباره همان چراغهاي خاموش لحظه مي شمارم...

By Anonymous Anonyme, at 11:53  

و من اما در انتظار روشن شدن دوباره همان چراغهاي خاموش لحظه مي شمارم...

By Anonymous Anonyme, at 11:54  

Enregistrer un commentaire


spacer
powered by blogger